𝙿𝚊𝚛𝚝𝟹

14:45 1402/09/29 - 𝚋𝚎𝚐𝚘𝚗𝚒𝚊 𝚁𝚎𝚡

دوست پسر تصادفی من یک بی سروپا است!!!

مرینت دختری بامزه و مهربون و دست و پا چلفتی که همسایه ی طبقه ی پاییزیتون فکر می کنن که مرینت عاشق پسرشون که نامزد داره هست یه روز توی فروشگاهی که مرینت توش کار میکنه....

 

نوشته شده میراکلس X

 

پارت سوم

برای فرار از مسیج های مزخرف لوکا، با تلفن خانه به آلیا زنگ میزنه. آلیا بهترین دوست من از زمان دبیرستان است. او یک خبرنگار خبره در کار خودش هست. 
_الو؟! 
_آلیا، سلام! 
_مرینت تویی؟! شمارت رو عوض کردی؟! 
_نه! تلفن خونست. بخاطر همون مشکل همیشگی گوشیم رو خاموش کردم.
_آو... خب چرا یه دوست پسر اجاره ای نمیگیری؟! 
_چی؟! اوه امکان نداره باور کنه. 
_آو... پس چیکار می خوای بکنی؟! 
_فعلا نمیدونم... 
_من و نینو تازگی ها به یه گروه خبر نگاری ملحق شدیم که به یه طراح لباس و دکوراسیون برای صحنه لازم داریم!می خواستم بهت پیام بدم که پیام دادی! 
_اوه واقعا این عالیه! 
_ممنون. وقت داری دیگه نه؟! 
-برای تو همیشه وقت دارم آلیا! 
_ممنون مرینت، پس من سر ساعت چهار فردا تو رو در این آدرس می بینم، 
_اوه بزار یادداشت کنم. 
_خیابان بنکر، ساختمان شماره ی ۲۳j طبقه. ی سوم. 
_البته... 
_من دیگه باید برم! 
_فعلا
_فعلا
و تلفن را قطع می کنم