عشق یکطرفه

16:54 1402/04/26 - Zara

مرینت پاشو نمیخوای اولین روز مدرسه دیر کنی 😶 از زبان مرینت: صبح با صدای مامانم بیدار شدم اولین روز دبیرستان بود امیدوارم کلویی نباشه چون خیلی رو مخه بیچاره سابرینا که از زمان مهدکودک با کلویی دوسته و کلویی با سابرینا شبیه کلفت رفتار میکنه بگذریم من لباسم رو پوشیدم و صبحونه رو خوردم رفتم مدرسه تو راه مدرسه بودم که گوشیم زنگ خورد خواستم جواب بدم که یهو افتادم تو چاله داد زدم کمک خواستم یه پسره خوشتیپ اومد کمکم کرد بیام از چاله بیرون امدم ازش تشکر کردم هیچی نگفت و رفت چه بی ادب واقعا که رفتم مدرسه اون پسره رو دیدم فک کنم تو کلاس ما هست من رفتم تو کلاس همه ی نیمکت ها پر بود جز نیمکت آخر که اون پسره تنها نشسته بود مجبور شدم رفتم پیش اون نشستم خانم بوستیه امد و گفت........    تموم شد میدونم خیلی کمه دفعه بعد بیشتر میزارم 😁