کفشدوز بلاک

کفشدوز بلاک

فعالیت های وبلاگ: ۱.رمان و داستان میراکلس •°~°• ۲.اخبار •°~°• ۳.چیز های خنده دار ۴.کمیک •°~°• ۵.عکس •°~°• ۶.نظر سنجی ۷.آمو

آموزش

20:24 1402/05/15 - Zara

چطور کاور با کیفیت بزاریم ؟😕

سلام من می خوام تو این پست یادتون بدم چطور کاور خوب و باکیفیت بزاری پس برو ادامه مطلب رو بخون 🙂

 

 

۱ برید تو گوگل سرچ کنید سایت یو آپلود بعد وارد سایت شوید

۲ بعد از وارد سایت شدن دکمه که روش نوشته فایل (آبی رنگ) رو فشار بدید و وارد گالری میشید و عکس مورد نظر خود را انتخاب کنید

۳ گزینه حذف بعد از یکسال رو انتخاب کنید و دکمه شروع ( سبز رنگ) رو بزنید 

نیاز به نویسنده

11:48 1402/05/14 - Zara

سلام من نویسنده می خواهم قوانین هم خیلی آسان هست😁

قوانین

۱ در یک هفته باید ۳ تا پارت رو بدین مگر اینکه مشکلی داشته باشید

۲ دعوا ممنوع

۳ رمان های منحرفی رو رمز بزارید سن بزارید

۴ هر رمانی می خواهی میتونی بزاری اما درباره ی میراکلس باشه

۶ به بقیه نویسنده ها احترام بگذارید

۷ درخواستی هم میتونید قبول کنی

😂 طنز 😂

😂 طنز 😂

22:44 1402/05/13 - Zara

گوشیم لوس شده چهارتا عکس توشه هی میگه جا ندارم جا ندارم ما قدیما ۴۰ نفر می رفتیم سوار پیکان میشدیم می رفتیم تا شمال جیکمون در نمی امد 😂😂 

 

کاری از سرنا امینی 

قانون نویسندگان

قانون نویسندگان

17:49 1402/04/30 - Zara

قانون

۱ در هفته حداقل باید دو پست داشته باشید

۲ کامنت های بد رو پاک کنید

۳ برای پست هاتون کاور بزارید

۴ می توانید هر وقت میخواین پست بزارین

۵ به همدیگه احترام بگذارید

۶ به سوال های کامنت جواب بدین 

عشق یکطرفه

عشق یکطرفه

16:54 1402/04/26 - Zara

مرینت پاشو نمیخوای اولین روز مدرسه دیر کنی 😶 از زبان مرینت: صبح با صدای مامانم بیدار شدم اولین روز دبیرستان بود امیدوارم کلویی نباشه چون خیلی رو مخه بیچاره سابرینا که از زمان مهدکودک با کلویی دوسته و کلویی با سابرینا شبیه کلفت رفتار میکنه بگذریم من لباسم رو پوشیدم و صبحونه رو خوردم رفتم مدرسه تو راه مدرسه بودم که گوشیم زنگ خورد خواستم جواب بدم که یهو افتادم تو چاله داد زدم کمک خواستم یه پسره خوشتیپ اومد کمکم کرد بیام از چاله بیرون امدم ازش تشکر کردم هیچی نگفت و رفت چه بی ادب واقعا که رفتم مدرسه اون پسره رو دیدم فک کنم تو کلاس ما هست من رفتم تو کلاس همه ی نیمکت ها پر بود جز نیمکت آخر که اون پسره تنها نشسته بود مجبور شدم رفتم پیش اون نشستم خانم بوستیه امد و گفت........    تموم شد میدونم خیلی کمه دفعه بعد بیشتر میزارم 😁